الحاق کرانه باختری؛ سونامی دیپلماتیک یا آپارتاید جدید؟

سینا معصومی

در خاورمیانه‌ای که تنش از هر گوشه آن سر برآورده است، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل قصد گرفتن ماهی از این دریای گل‌آلود را در سر می‌پروراند و خواهان گسترش حاکمیت دولت یهود تا ساحل غربی رود اردن است. جایی که در جنگ سال 1967 میان اعراب و اسرائیل موسوم به جنگ 6 روزه، به تصرف صهیونیست‌ها درآمد و اشغال شد. پس از  شکست بزرگ اعراب در سال 1967، شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه 242، از اسرائیل خواست تا تمامی مناطق اشغال شده را باز پس دهد که شامل بلندی‌های جولان، نوار غزه و کرانه باختری رود اردن بود. به موجب این قطعنامه از دولت‌های درگیر خواسته شد تا از ادعاهای خود درباره سرزمین و حق حاکمیت یکدیگر صرف نظر کنند و مرزها را به رسمیت بشناسند. به این ترتیب، عقب‌نشینی اسرائیل از سرزمین‌های اشغال شده را مشروط بر شناسایی اسرائیل از سوی دولت‎‌های عربی کرد. در قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل، به طور مشخص از عبارت "مناطق اشغالی" برای سرزمین‌های تصرف شده توسط صهیونیست‌ها به خصوص کرانه باختری استفاده شده است، اما اسرائیلی‌ها با پیاده‌سازی یک بازی سیاسی در طول زمان، لفظ "مناطق مورد مناقشه" را در ادبیات‌شان، جایگزین مناطق اشغالی کردند. حال صهیونیست‌ها پس از گذشت چند دهه و بهره جستن از حافظه تاریخی ضعیف جامعه جهانی، سعی در گسترش خطوط مرزی و حاکمیتی خود به سرزمین‌های اشغالی دارند. مسئله پیچیده‌ای که تاثیرات وسیع امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک بر منطقه خواهد داشت. در این میان، شرایط خاص سیاسی حاکم بر اسرائیل نیز، بر پیچیده کردن اوضاع می‌افزاید. بنی گانتز، رهبر حزب آبی و سفید که قدرت را توسط یک ائتلاف شکننده با نتانیاهو تقسیم کرده‌، پیش‌تر درباره طرح الحاق کرانه باختری در اظهار نظری گفته بود که الحاق کرانه باختری یک طرح فوری و یا مقدس نیست. این دیدگاه گانتز بر پیچیدگی و سخت‌تر شدن اوضاع برای نتانیاهو می‌افزاید. از سوی دیگر، سیگنال‌های متضادی که از طرف مقامات واشنگتن ارسال می‌شود، حاکی از وجود شکافی عمیق در کاخ سفید و کنگره پیرامون طرح الحاق است. زمانی که تیم کارشناسان خاورمیانه ترامپ برای تعیین استراتژی در قبال طرح الحاق تشکیل جلسه دادند، سوالی اساسی مطرح بود که آیا طرح الحاق یک تاکتیک سیاسی برای ترغیب طرف‌های فلسطینی به پذیرش طرح صلح پیشنهادی آمریکاست و یا برعکس، طرح صلح یک نقشه گمراه‌کننده برای الحاق کرانه باختری است؟ مقامات آمریکایی نگران آن هستند که طرح الحاق کرانه باختری باعث خدشه وارد کردن به روابط میان ایالات‌ متحده و متحدان عربی شود و نیز موجب افزایش تنش بین اسرائیل و  همسایه شرقی‌اش، اردن شود. با تمام این احوال، موضع‌گیری ترامپ در قبال طرح الحاق هم‌چنان غیر قابل پیش‌بینی است. او در شرایط دشواری قرار دارد. کمتر از 5 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی‌مانده و ترامپ به شدت به رای پایگاه‌های صهیونیستی در آمریکا و نیز انجمن اوانجلیست‌ها نیاز دارد. در ماه ژانویه دولت ترامپ از طرحی موسوم به معامله قرن رونمایی کرد. طرحی که به ظاهر برای برقراری صلح در خاورمیانه و کاهش تنش‌های چند ده ساله تنظیم شده است و بر اساس آن یک سوم کرانه باختری به طور مطلق و دائمی در کنترل اسرائیلی‌ها خواهد بود. طرحی که طرف‌های فلسطینی در همان ابتدا آن را رد کردند.مقامات آمریکایی نگران آن هستند که طرح الحاق کرانه باختری باعث خدشه وارد کردن به روابط میان ایالات ‌متحده و متحدان عربی شود و نیز موجب افزایش تنش بین اسرائیل و  همسایه شرقی‌اش، اردن شود.  دو مسیر پیش روی نتانیاهو اکنون می‌توان ادعا کرد که نتانیاهو خود را بر سر یک دو راهی قرار داده است. دو راهی که ممکن است به قیمت از دست دادن نخست‌وزیری‌اش تمام شود. گزینه اول او، الحاق 30 درصد کرانه باختری و هم‌چنین محکم کردن جای پای اسرائیل در بلندی‌های جولان است که بی‌شک با این اقدام، خود را در معرض فشارهای شدید دیپلماتیک از سوی جامعه بین‌الملل قرار خواهد داد. مسیر دوم، الحاق مناطق اسرائیلی‌نشین در کرانه باختری به مرزهای اسرائیل است که مساحتی حدود 3 درصد از کرانه باختری را شامل می‌شود. به این گزینه به عنوان انتخاب حداقلی نتانیاهو می‌توان نگاه کرد. نتانیاهو با قدم گذاشتن در هر کدام از این دو مسیر، راه سختی را پیش روی خود دارد و او را با انتقادات گسترده‌ای روبه‌رو می‌کند. از پنج عضو دائم شورای امنیت، چهار عضو آن مخالفت خود را با طرح الحاق اعلام کرده‌اند و آن را برخلاف قوانین بین‌المللی و حقوق کشور فلسطین می‌دانند. «آنتونیو گوترش»، دبیرکل سازمان ملل نیز صراحتا با طرح الحاق کرانه باختری مخالفت کرده است. دیگر مقامات عالی رتبه سازمان ملل نیز موضع‌گیری‌های مشابهی داشتند. «میچل باچله»، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در اظهار نظری جدید به انتقاد از این طرح پرداخته است: «طرح الحاق در یک کلام غیرقانونی است. این طرح حتی در صورت اجرای حالت حداقلی آن، موجب افزایش خشونت‌ها و از بین رفتن جان‌های بسیاری خواهد شد. زیرا دیوارها برپا می‌شوند، نیروهای امنیتی مستقر می‌گردند و دو جمعیت فلسطینی و اسرائیلی را رو در روی هم قرار خواهد داد.»می‌توان ادعا کرد که نتانیاهو خود را بر سر یک دو راهی قرار داده است. دو راهی که ممکن است به قیمت از دست دادن نخست‌وزیری‌اش تمام شود.  چهره جدید آپارتاید رویکرد مقامات اسرائیلی مقابل طرح الحاق خواه حداکثری باشد و یا حداقلی و یا چیزی ما بین این دو، در هر صورت نتیجه‌ای جز پیچیده‌تر کردن شرایط برای صلح نخواهد داشت. اسرائیل در حال از بین بردن فرمول قدیمی «زمین در ازای صلح» است که بارها و به شیوه‌های گوناگون طی دهه‌های اخیر از آن بهره جسته است. یکی از نخستین موارد استفاده از فرمول زمین در ازای صلح مربوط به سال 1979 و پیمان صلح میان اسرائیل و مصر می‌شود که دولت مصر به رهبری انور سادات در ازای عقب‌نشینی اسرائیل از صحرای سینا، معاهده صلح را امضا کرد. شرایط فعلی حاکم بر خاورمیانه هر پیمان صلحی را می‌تواند به تکه ‌کاغذ بی‌ارزشی تبدیل نماید. زیرا هیچ‌ یک از طرفین علاقه‌ای به مذاکره در سایه حسن نیت ندارند. در هر صورت این شرایط نیز به معنای حذف کامل گزینه ایجاد دو کشور مستقل از روی میز نیست و باید دید در پیچ و خم تنش‌های موجود، چه چیزی در انتظار است. در این بین چیزی که واضح است شباهت انکارناپذیر سیاست اسرائیلی‌ها به عصر آپارتاید است. آن‌ها در کرانه باختری به دنبال ایجاد مناطقی برای جداسازی فلسطینیان از جمعیت شهرک‌نشین اسرائیلی هستند، چیزی که در دوران آپارتاید بوسیله «بانتوستان‌ها» اجرا می‌شد تا سیاه‌پوستان را از جمعیت سفیدپوستان در آفریقای جنوبی جدا کند. سیاستی نژادپرستانه. با اجرای طرح الحاق، اسرائیلی‌ها قصد دارند تا جمعیت عرب کرانه باختری را تحت کنترل خود قرار دهند و این اقدام بدون رعایت حقوق اولیه آن‌ها چون داشتن حق رای است. اسرائیل پیش از طرح الحاق نیز به صورت گسترده متهم به نژادپرستی سازمان‌یافته و آپارتایدی بود و حال طرح الحاق در هر دو حالت حداقلی و یا حداکثری خود، ریشه‌های آپارتاید را در ساحل غربی رود اردن گسترش می‌دهد.شرایط فعلی حاکم بر خاورمیانه هر پیمان صلحی را می‌تواند به تکه ‌کاغذ بی‌ارزشی تبدیل نماید. زیرا هیچ ‌یک از طرفین علاقه‌ای به مذاکره در سایه حسن نیت ندارند.  سونامی دیپلماتیک در سطح بین‌الملل حمایت از طرح الحاق بسیار کم است و محدود به جریانات اوانجلیستی در ایالات ‌متحده، انجمن آمریکایی مدافعان طرح اسکان یهودیان و برخی رهبران ناسیونالیست و ملی‌گرا چون «ویکتور بوران»، نخست‌وزیر لهستان می‌شود. تقریبا تمامی رسانه‌های معتبر بین‌المللی به شدت و بی‌پروا از طرح الحاق انتقاد کرده‌اند. نیویورک‌تایمز در سرمقاله خود نوشت: «طرح الحاق، کرانه باختری را به بانتوستان‌های چهل تکه ‌و پرتنشی تبدیل خواهد کرد که هر آن ممکن است از دل آن انتفاضه جدیدی سر بر آورد. طرح الحاق باعث ایجاد بی‌ثباتی در کشور اردن که فلسطینیان در آن اکثریت را تشکیل می‌دهند می‌شود و به بروز تنش در روابط نوپای اسرائیل و کشورهای عرب سنی می‌انجامد.» فاینشنال‌تایمز نیز نوشت: «ممکن است بسیاری از اسرائیلی‌ها، طرح الحاق را به عنوان یک نصرت و پیروزی به شمار آورند، اما سرکوب امید فلسطینیان برای حصول یک توافق منصفانه با دولت یهود، مشکلات بزرگ‌تری را در آینده رقم خواهد زد.»  حتی اگر جامعه جهانی به نتانیاهو برای پیشبرد طرحش چراغ سبز نشان دهد، باز هم اوست که مسئول عواقب وخیم آن خواهد بود. زمان سونامی دیپلماتیک فرا رسیده است.ممکن است بسیاری از اسرائیلی‌ها، طرح الحاق را به عنوان یک نصرت و پیروزی به شمار آورند اما سرکوب امید فلسطینیان برای حصول یک توافق منصفانه با دولت یهود، مشکلات بزرگ‌تری را در آینده رقم خواهد زد.  طرح الحاق، میراث نتانیاهو؟ سونامی دیپلماتیک اسرائیلی‌ها در شرایطی در حال پی‌ریزی است که جامعه بین‌الملل در حال دست و پنجه نرم کردن با ویروس کروناست. اما بدین معنا نیست که اقدام یک‌جانبه صهیونیست‎ها در الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری عواقبی برای دولت یهود ندارد. پیامدهای احتمالی الحاق ممکن است به از بین رفتن گام‌های برداشته شده برای بهبود روابط اسرائیل با دولت‌های عرب منطقه خلیج‌فارس منجر شود. هم‌چنین به خطر افتادن معاهدات صلح اسرائیل با کشورهای مصر و اردن، احتمال اعمال تحریم علیه اسرائیل را افزایش میدهد و در نهایت ممکن است به بروز شورش و ناآرامی در نوار غزه و کرانه باختری بیانجامد. از دید یک رهبر ناسیونالیست چون نتانیاهو، فرصت پیش‌روی شاید تنها روزنه امید برای گسترش حاکمیت اسرائیل از ساحل دریای مدیترانه تا ساحل رود اردن باشد. منطقه‌ای که طرفداران افراطی اسکان یهودیان از آن به عنوان اسرائیل بزرگ نام می‌برند. در پس افکار و محاسبات نتانیاهو، شرایط فعلی، تنها امید برای تقویت میراث خود به عنوان رهبری که مرزهای قلمرو اسرائیل و دولت یهود را گسترش داد است. در این میان او نگاهی به نتایج نظرسنجی‌های انتخاباتی ایالات ‌متحده نیز دارد. جایی که انتخاب مجدد شریک استراتژیکش به عنوان ریاست‌جمهوری آینده آمریکا در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. مسلما اسرائیل هیچ‌گاه شریکی به خوبی ترامپ را در کاخ سفید نخواهد دید. «جو بایدن»، رقیب دموکرات ترامپ در انتخابات ماه نوامبر، هم اینک موضع خود را در مخالفت با طرح الحاق کرانه باختری اعلام کرده است.  




مطالب مرتبط

حماس: با ادامه بمباران غزه تل‌آویو را شدیدتر از عسقلان موشک‌باران می‌کنیم

شاخه نظامی حماس اعلام کرد که اگر رژیم صهیونیستی به بمباران ساختمان‌های غیرنظامی ادامه دهد، حمله موشکی شدید علیه تل آویو در راه خواهد بود.

|

هدف اقدامات سرکوبگرانه در قدس، رهایی نتانیاهو از بن بست است

رئیس اتحادیه جهانی علمای مقاومت لبنان با بیان اینکه هدف اقدامات سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی در قدس، رهایی نتانیاهو از بن بست است، گفت: آینده مقاومت درخشان است.

|

محمود عباس: جشن عید فطر، لغو و پرچم‌ها نیمه افراشته شود

در پی شهادت ده‌ها فلسطینی در حملات رژیم صهیونیستی، رئیس تشکیلات خودگردان جشن‌های ویژه عید فطر را لغو کرد و دستور داد پرچم‌ها نیمه افراشته شود.

|

میشل عون: جامعه بین‌الملل جلوی اسرائیل را بگیرد

رئیس‌جمهور لبنان که نامه‌ای از رهبر حماس درباره تجاوزات رژیم صهیونیستی دریافت کرده، خواستار تحرک جامعه بین‌الملل برای توقف جنایات این رژیم شد.

|

آمریکا از کشتار فلسطینیان حمایت می‌کند و مدعی ارائه طرح صلح است!

رئیس کمیته عالی انقلاب یمن در سخنانی کنایه آمیز خطاب به آمریکایی ها تأکید کرد: شما از کشتار یمنی‌ها توسط سعودی و قتل عام فلسطینیان توسط اسرائیل حمایت می کنید و مدعی ارائه طرح صلح هم هستید!

|