کردهای سوریه و رژیم صهیونیستی، بازندگان بزرگ نشست کمیته قانون اساسی سوریه
واکنش کشورهای ایران، روسیه و ترکیه به وضوح نشانگر آن است که کردهای سوریه از یک سو با تداوم دستنشاندگی خود برای آمریکا، از حضور در مذاکرات پیرامون تهیه پیش نویس قانون اساسی سوریه کنار گذاشته شدهاند و از سوی دیگر، تمامی راهبرد و برنامههای آنها که تحت حمایت موقت آمریکا قرار دارد، نمیتواند در عرصه میدانی هیچگونه دستاوردی را به همراه داشته باشد.
سومین نشست کمیته تدوین قانون اساسی جدید سوریه در ژنو، با گذشت بیش از 9 ماه از آخرین دور مذاکرات در 24 آگوست 2020 (3 شهریور 1399) برگزار شد. در حاشیه نشست اخیر کشورهای ایران، روسیه و ترکیه به عنوان موثرترین بازیگران در صحنه معادلات میدانی سوریه، در 25 آگوست 2020 (4 شهریور 1399) بیانیهای 10 مادهای را منتشر کردند که به صراحت مواضع آنها را نسبت به این دور از نشست کمیته قانون اساسی سوریه نشان میدهد. با این اوصاف، اکنون این پرسش قابل طرح است که بیانیه مشترک کشورهای مبدع مذاکرات آستانه چه معنای ضمنی را در بر دارد؟ در پاسخ به این پرسش میتوان دو بازیگر را به عنوان بازندگان مذاکرات ژنو مورد ارزیابی قرار داد.
کردهای سوریه در دام رویای حمایت آمریکا
در اولین سطح مهمترین بازنمایی نشست کمیته قانون اساسی سوریه در ژنو را میتوان بازنده بودن کردهای سوریه مورد ارزیابی قرار داد. کردهای سوریه از سال 2014 تا کنون وارد نوعی همکاری استراتژیک با آمریکا شدهاند و به عبارتی نقش پیاده نظام این کشور را در عرصه معادلات میدانی عهدهدار شدهاند. هر چند در ابتدای امر آنها موفقیتهایی را در جبهه های مختلف جنگ کسب کردهاند اما در ادامه طی سالهای بعد از 2018 شاهد شکستهای پی درپی کردها در برابر ارتش ترکیه و نیروهای تحت الحمایه آن در سوریه بودهایم. اما نکته قابل توجه در این میان این است که آمریکاییها در چند مرحله پشت کردها را در مقابل حملات ترکیه خالی کردند و به نوعی خیانت تاریخی خود به آنها تکرار نمودند.
در سال 2019 در جریان حمله ترکیه به منطقه شرق فرات، شاهد چرخشی قابل توجه در مواضع کردها نسبت به همکاری با ایالات متحده آمریکا بودیم. در این مقطع کردها با پی بردن به واقعیات میدانی بحران سوریه، مسیر نزدیکی به حکومت مرکزی را در پیش گرفتند و حتی روند بهگونهای پیش میرفت که مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه، تحت حاکمیت دمشق قرار بگیرد. با این وجود، طی یک سال گذشته مجددا کردها اسیر برنامه آمریکا برای ایجاد انشقاق در صفوف نیروهای داخلی کشور سوریه شدهاند. از یک سو، واشنگتن با آنها در زمینه استخراج و توسعه میادین نفتی در شرق سوریه قرار داد امضا کرده و از سوی دیگر، آنها را نسبت به دوری گزینی از دمشق و حرکت در مسیر سراب خودمختاری ترغیب کرده است.
با این اوصاف، در بیانیه 10 مادهای کشورهای ایران، روسیه و ترکیه با صراحت بر تعهد قوی نسبت به حفظ حاکمیت، وحدت و تمامیت ارضی جمهوری عربی سوریه تاکید شده است. همچنین، این کشورها، بار دیگر بر عزم خود مبنی بر مبارزه با تروریسم در تمامی اشکال و نمودهای آن و نیز ایستادگی در برابر دستورکارهای جداییطلبانه که موجب تضعیف حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه شده و تهدیدکننده امنیت ملی کشورهای همسایه است تصریح میکنند.
اما نکته مهمتر که مستقیما کردهای سوریه را مورد خطاب قرار میدهد در ارتباط با بند سوم بیانیه در ارتباط با مخالفت نسبت به توقیف و انتقال غیرقانونی درآمدهای نفتی است که متعلق به جمهوری عربی سوریه است. در همین راستا، آنها توافق نفتی فیمابین یک شرکت آمریکایی و موجودیتی غیرمشروع را که همراستا با دستورکار جداییطلبانه آنان است محکوم کردند. واکنش کشورهای ایران، روسیه و ترکیه به وضوح نشانگر آن است که کردهای سوریه از یک سو با تداوم دستنشاندگی خود برای آمریکا، از حضور در مذاکرات پیرامون تهیه پیش نویس قانون اساسی سوریه کنار گذاشته شدهاند و از سوی دیگر، تمامی راهبرد و برنامههای آنها که تحت حمایت موقت آمریکا قرار دارد، نمیتواند در عرصه میدانی هیچگونه دستاوردی را به همراه داشته باشد.
رژیم صهیونیستی و شکست در امیدواری به مسکو
یکی دیگر از مهمترین ابعاد بیانیه 10 مادهای کشورهای ایران، روسیه و ترکیه نسبت به نشست تدوین قانون اساسی سوریه در ژنو را میتوان در ارتباط با شکست رژیم صهیونیستی در راهبرد خود مبنی بر حمایت روسیه از حملات متجاوزانهاش به خاک سوریه مورد ارزیابی قرار داد. نمایندگان این سه کشور در بیانیه خود، حملات نظامی مستمر رژیم اسرائیل در خاک سوریه را که ناقض قوانین بینالملل، حقوق بین الملل بشردوستانه و تضعیف کننده حاکمیت سوریه و کشورهای همسایه بوده و نیز ثبات و امنیت منطقه را به مخاطره میاندازد، محکوم کردند. هماهنگی روسیه با کشورهای ترکیه و ایران در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی را میتوان شکستی بزرگ برای حاکمان این رژیم مورد ارزیابی قرار داد و از ان به عنوان پایان بخش شائبهها پیرامون هماهنگی مسکو با تلآویو در زمینه معادلات سیاسی و میدانی کشور سوریه یاد کرد.