راز سفر منطقهای ماکرون؛ از تهدید لبنان تا نسخهپیچی برای حاکمیت عراق
رئیس جمهور فرانسه در حالی با ژست حقوق بشری و حمایت از دولت و ملت لبنان و عراق به این کشورها سفر کرد که مواضع وی در «بیروت» و «بغداد» انتقادات فراوانی را به دنبال داشته است.
رامین حسین آبادیان: «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه اخیراً در جریان سفرهای منطقهای خود برای چندمین بار عازم لبنان شد و با مقامات این کشور به دیدار و گفتگو پرداخت. وی پس از پایان سفر خود به «بیروت» پایتخت لبنان، این کشور را به مقصد عراق ترک کرد و در آنجا نیز با مقامات عالیرتبه بغداد به ویژه «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق دیدار و گفتگو کرد.
سفر رئیس جمهور فرانسه به لبنان برای دومین بار طی یک ماه اخیر به لبنان اتفاق افتاد. وی پیشتر پس از فاجعه انفجار مهیب بیروت به لبنان سفر کرده بود. این در حالی است که پیش از انفجار مهیب بیروت نیز ماکرون در سفر به لبنان با مقامات ارشد این کشور از جمله «میشل عون» رئیس جمهور و «حسان دیاب» نخست وزیر لبنان دیدار و گفتگو کرده بود. از همین روی، سومین سفر وی به لبنان در طول مدت زمان گذشته توجهات را به سمت خود جلب کرد.
واقعیت آن است که در تمامی سفرهای انجام شده توسط ماکرون به لبنان، وی اظهارات و مواضع مداخلهجویانهای اتخاذ کرده است؛ هرچند که وی تلاش کرده است تا خود را حامی لبنانیها و ناجی آنها پس از فاجعه بیروت، جلوه دهد. به عنوان نمونه باید به مواضع رئیس جمهور فرانسه در جریان اولین سفر او به بیروت پس از انفجار بندر این شهر اشاره کرد که به خوبی حاکی از ابعاد دخالتهای خارجی پاریس در امور داخلی لبنان است.
در همین ارتباط، وی در سخنانی در جمع مردم بیروت گفته بود: «روز اول ماه سپتامبر (۱۱ شهریور) دوباره به لبنان میآیم و اگر آنها (دولت و جریانهای سیاسی لبنان) کاری انجام نداده باشند، خودم مسئولیت سیاسی تغییرات را به عهده میگیرم»!
این اظهارات واضح و شفاف رئیس جمهور فرانسه نشان داد که وی از رهگذر «رقص بر ویرانههای بیروت» به دنبال احیای استعمار فرانسه علیه لبنان است و ایجاد شکاف و خلأ سیاسی در این کشور را مقدمه تحقق هدف مذکور میداند. در این میان، نمیتوان از کنار نقش برخی جریانهای داخلی در لبنان به ویژه جریان ۱۴ مارس در همراهی با پاریس برای ایجاد بحران سیاسی در این کشور به سادگی عبور کرد.
ماکرون در جریان سفر اخیر خود به لبنان نیز ترک عادت نکرد و بار دیگر به تهدید «طبقه حاکم» در لبنان پرداخت. در همین ارتباط، رئیسجمهور فرانسه ۳ ماه آینده را برای ایجاد تغییرات واقعی در لبنان مهم خواند و در اظهاراتی وقیحانه اعلام کرد که اگر این اتفاق رخ ندهد اقدامات تنبیهی علیه بیروت در پیش میگیرد که از جمله آنها تحریم طبقه حاکم لبنان است. این اظهارات ماکرون نشان میدهد که وی بیش از پیش قصد دارد سیاست «رقص بر ویرانههای بیروت» را به پیش ببرد.
در واقع، آنطور که به نظر میرسد، تحولات سیاسی اخیر در لبنان ازجمله انفجار مهیب بندر بیروت و سپس استعفای کابینه «حسان دیاب» و ظهور و بروز موجی از بحران سیاسی در این کشور، موجب شده است تا تمایلات استعماری فرانسه بار دیگر سر باز کرده و ماکرون اندیشه احیای استعمار فرانسوی بر لبنان را در سَر بپروراند. درست به همین دلیل است که وی ضمن نادیده گرفتن تمامی موازین دیپلماتیک و اصول احترام متقابل، صراحتاً مقامات یک کشور دارای حاکمیت مستقل را به اعمال تحریم تهدید میکند.
از سوی دیگر، مواضع رئیس جمهور فرانسه در جریان دومین سفر منطقهای وی نیز عاری از اتخاذ مواضع مداخلهجویانه نبود. ماکرون در جریان سفر به «بغداد» پایتخت عراق نیز مواضعی را اتخاذ کرد که انتقادات گستردهای را در این کشور به دنبال داشت. در این خصوص باید گفت که ماکرون در سفر به عراق برای حاکمیت این کشور نسخه پیچی کرد. وی اعلام کرد که برای حاکمیت عراق طرحی دارد و منتظر است تا پاسخ مقامات عراقی به این طرح را بشنود.
هرچند که رئیس جمهور فرانسه ماهیت و ابعاد طرح پاریس برای حاکمیت عراق! را اعلام نکرد اما پُر واضح است که چنین طرح مداخلهجویانهای نمیتواند با اصل و اساسِ سیاستهای استعماری فرانسه در منطقه و تمایلات سلطهطلبانه آن در تعارض باشد. این اقدام خارج از عُرف رئیس جمهور فرانسه واکنشهای مختلفی را در عراق به دنبال داشت و انتقادات فراوانی را سبب شد.
در همین ارتباط، «محمود الزجراوی» عضو فراکسیون «سائرون» در پارلمان عراق ضمن انتقاد شدید از اظهارات ماکرون گفته است: «عراق یک کشور دارای حاکمیت کامل است و نیازی به طرح فرانسه ندارد. حاکمیت عراق به علت حضور نیروهای ترکیه در شمال عراق، ادامه تجاوزات ترکیه و حضور نیروهای اشغالگر آمریکایی نقض شده است». وی در ادامه افزود: «ما بر این باوریم که اظهارات ماکرون در خصوص حاکمیت عراق مردود است».
در هر صورت، مواضع «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه در جریان سفرهای منطقه به لبنان و عراق جملگی حاکی از آن است که پاریس برخلاف ادعاهای خود مبنی بر حمایت از دموکراسی و احترام به دولتها و ملتهای منطقه و تلاش برای یاری رساندن به آنها، در راستای احیای سیاستهای استعماری خود نه تنها در منطقه حرکت میکند.