صلح افغانستان و پاسگلهای وزارت خارجه ایران به آمریکا
در شرایطی که آمریکا سعی دارد با استفاده از نزدیک کردن روابط خود با کشورهای همسایه ایران، زمینه برای ایجاد درگیری های سیاسی بیان ایران و همسایگانش را فراهم سازد، مسئولان وزارت خارجه باید در اظهار نظرهای خود درباره روند و پروسه صلح در افغانستان و یا روندهای سیاسی در دیگر کشورهای همسایه نهایت دقت را داشته باشند.
سید رسول موسوی مدیر کل آسیای غربی وزارت امور خارجه کشورمان در توئیتی اعلام کرده است که «طالبان جدید، (نو طالبان) افسانه است. آنها همان طالبان دهه ۷۰ هستند؛ با همان اهداف و با همان خواستهها. وی افزود: دوگانه جمهوریت و امارت واقعیت امروز صحنه سیاسی افغانستان است، ولی در آینده نزدیک فقط یکی از این دو بقا خواهد داشت.»
اینکه در شرایط فعلی و با توجه به مسائل و تحولات جارب در افغانستان این سخنان از زبان و قلم یکی از مدیران ارشد وزارت امور خارجه بیرون میآید جای سؤال و تأمل فراوان دارد که در زیر به برخی نکات در این رابطه اشاره میشود:
۱- بر هیچ کس پوشیده نیست که اکنون تمام جناحهای سیاسی و احزاب به حز عدهای قلیل که خود را خارج از میدان سیاست در آینده افغانستان میبینند این موضوع را پذیرفتهاند که باید با طالبان به مذاکره نشسته و مشکلات خود را از طریق مذاکرات بینالافغانی حل کنند. دولت، مجاهدین، اپوزیسیون دولت و شورای عالی مصالحه همه این روزها در تکاپوی تدارک و آغاز مذاکره با گروه طالبان هستند و حداقل این اصل اساسی را پذیرفتهاند که اگر طالبان همه قدرت را نباید در اختیار داشته باشد، میتواند و باید بخشی از قدرت در آینده سیاسی این کشور قرار گیرد. در این شرایط که خود افغانها به این جمعبندی رسیدهاند سوالی که مطرح میشود این است که این موضعگیری مدیرکل آسیای غربی وزارت خارجه کشورمان، چه معنایی میتواند داشتهباشد و چنین موضعگیریهایی در شرایط کنونی تا چه حد میتواند بر چهره جمهوری اسلامی ایران و نقش کشورمان در همراهی با روند صلح افغانستان تأثیر بگذارد؟در این شرایط حساس که همه جهان به دنبال ارتباط و تماس با طالبان است، مطرح شدن چنین مطالبی از سوی یکی از مقامات ارشد وزارت خارجه معنایی جز این ندارد که یا این صحبتها از روی ناآگاهی گفته شده و یا گروهی در وزارت امور خارجه به دنبال تضعیف دست برتر جمهوری اسلامی ایران در روند تحولات افغانستان هستند.۲- اکنون علاوه بر بازیگران، احزاب و شخصیتهای افغانستان، قدرتهای بزرگ منطقهای و فرامنطقهای نیز به این جمعبندی رسیدهاند که برای حضور و فعالیت در روند تحولات افغانستان باید نیمنگاهی به ارتباط و تماس با گروه طالبان داشته باشند. هر روزه شاهد آن هستیم که هیات سیاسی طالبان به دعوت یکی از کشورها به آنجا سفر کرده و دیدارهای رسمی متعددی با مقامات آن کشورها دارند که از آن جمله میتوان به چین، روسیه، پاکستان، ازبکستان و حتی کشورمان اشاره کرد. از سوی دیگر کشورهای اروپایی وبرخی سازمانهای بینالمللی با عجله فراوان روزانه خود را به دوحه میرسانند و مذاکراتشان را با مقامات دفتر سیاسی طالبان پی میگیرند. در همین چند هفته گذشته مقامات کشورهای آلمان و سوئیس و نمایندگان ناتو وسازمان ملل متحد نیز برای دیدار و رایزنی با مقامات دفتر سیاسی طالبان راهی قطر شدهاند. در این شرایط حساس که همه جهان به دنبال ارتباط و تماس با طالبان است، مطرح شدن چنین مطالبی از سوی یکی از مقامات ارشد وزارت خارجه معنایی جز این ندارد که یا این صحبتها از روی ناآگاهی گفته شده و یا گروهی در وزارت امور خارجه به دنبال تضعیف دست برتر جمهوری اسلامی ایران در روند تحولات افغانستان هستند. اقدامات اینچنینی در نهایت نتیجهای جز تضعیف نقش ایران در کشورهای همسایه و سپردن بازی به دست قدرتهای غربی هیچ معنایی ندارد.اتخاذ چنین مواضعی اصلاً به معنای اعلام حمایت جمهوری اسلامی ایران از جمهوریت در افغانستان نیست بلکه دقیقاً معنای عکس آن را میدهد.۳- البته برخی کارشناسان حوزه افغانستان مواضع اینچنینی آقای مدیرکل را در واقع در راستای حمایت ایران از دولت افغانستان و حفظ روند موجود در این کشور میدانند. دقیقاً با توجه به مطالبی که در بالا ذکر شد باید گفت که اتخاذ چنین مواضعی اصلاً به معنای اعلام حمایت جمهوری اسلامی ایران از جمهوریت در افغانستان نیست بلکه دقیقاً معنای عکس آن را میدهد.
میتوان با صراحت بیان کرد که ادامه اتخاذ چنین مواضعی و اعلام رسمی آنها به صورت جدی باید متوقف شود زیرا نتیجه منفی آن بر روی هر دو ملت ایران و افغانستان مشخص خواهد شد و بنای عظیم اعتماد دو طرفه را با آسیب جدی روبرو خواهد کرد.
در نهایت، بهتر است این نکته به مسئولان ارشد وزارت امور خارجه یادآوری شود که همانند مواضع و سخنان اشتباه و آسیبزای عباس عراقچی در سفیر اخیرش به کابل، مواضع وسخنان چندگانه آقای مدیرکل در ماههای اخیر دقیقاً بازی در زمین ترسیم شده از سوی آمریکاییها در افغانستان است؛ هر چند تلاش شود در ظاهر با استدلالات اشتباه دیگری اینگونه وانمود شود که زمین بازی جدیدی توسط وزارت خارجه طراحی شده است.