آبی که عادیسازی در لانه مورچگان ریخت!
اختلافات در خاندان سلطنتی در شرایطی است که بن سلمان برای جلب حمایت کاخ سفید از کسب تاج و تخت پادشاهی از طریق اتحاد با صهیونیستها، حتی نسبت به گذار از طرح صلح عربی ملک عبدالله نیز ابایی ندارد
جدال در خاندان سعودی بر سر عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به صورت کاملاً آشکار بین دو شاهزاده و سفیر سابق سعودی در ایالات متحده آغاز شده است. کشیده شدن پای اختلافات در خاندان سلطنتی عربستان به رسانهها نشان از شکاف گستردهای است که حول این موضوع در دالانهای کاخ سلطنتی سعودی در جریان است. شکافی حول اینکه آیا عربستان سعودی باید روابط خود با اسرائیل را به قیمت کنار گذاشتن ابتکار عمل صلح عربی به رهبری سعودی 2002 عادی کند یا خیر؟
از زمان اعلام معامله قرن توسط کاخ سفید، سیاست اعلامی ملک سلمان مخالفت با عادی سازی قبل از حل مسئله فلسطین بوده است. وی تعهد خود را درمورد آرمان فلسطین با قرائت بیانیه افتتاحیه نشست اتحادیه عرب 2018 در عربستان سعودی با عنوان "اجلاس اورشلیم" روشن ساخت. در آن نشست وی اعلام کرد مبارزه فلسطین برای یک کشور مستقل "اولین مسئله ماست و همچنان ادامه خواهد داشت." وی از آن زمان بارها و بارها بر تعهد خود تأکید کرده است. از طرف دیگر ، ولیعهد ، اولویت خود را عادی سازی روابط با صهیونیستها به منظور تسهیل مسیر پادشاهی خود و همچنین ائتلافسازی منطقهای علیه ایران قرار داده است.
اما در روزهای گذشته نمود دیگری از عمق این شکاف برملا شده است. در یک طرف نبرد شاهزاده بندر بن سلطان 71 ساله ایستاده است که 23 سال سفیر عربستان در واشنگتن بوده و سپس مشاور امنیت ملی ملک عبدالله شاه پیشین سعودی شد. پدر وی ، سلطان بن عبدالعزیز ، یکی از قدرتمندترین شخصیت های پادشاهی برای نیم قرن بود که 48 سال به عنوان وزیر دفاع و شش سال تا زمان مرگ در سال 2011ولیعهد بود.
در طرف دیگر نیز شاهزاده ترکی الفیصل 75 ساله قرار دارد که 22 سال رئیس اطلاعات عربستان و سپس سفیر سعودی ابتدا در انگلیس و سپس در ایالات متحده بوده است. پدرش فیصل بن عبدالعزیز از سال 1964 تا 1975 پادشاه بود. این دو شاهزاده از نزدیک با یکدیگر ارتباط دارند زیرا بندر با خواهر ترکی ازدواج کرده است.
بندر علناً رهبران فلسطین را به دلیل آنچه او فرصت از دست رفته برای دستیابی به راه حل دو کشوری میداند مورد سرزنش قرار میدهد. سخنان ضد فلسطینی وی که در اوایل ماه اکتبر در یک مجموعه خبری سه بخشی از شبکه العربیه منتشر شد، از سوی تحلیلگران به طور گسترده ای به عنوان آماده سازی افکار عمومی عربستان برای عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل تلقی شد.
بندر نگرش خود نسبت به نزاع میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی را با این جملات صریح خلاصه کرد: "آرمان فلسطین یک هدف عادلانه است اما طرفداران آن ناکام هستند و آرمان اسرائیل ناعادلانه است اما مدافعان آن ثابت کرده اند که موفق هستند. این خلاصه وقایع 70 یا 75 سال گذشته است. " بندر رهبران فلسطینی بویژه یاسر عرفات را به عنوان ناسپاسی نسبت به عربستان سعودی متهم کرد.
ترکی فیصل اما به شدت از طرح صلح عربی سال 2002 به عنوان ابتکار ملک عبدالله برای ایجاد کشور فلسطین به عنوان پیش شرط عادی سازی حمایت کرده است. این نگرش را میتوان در واکنش او به درز خبر تصمیم امارات متحده عربی برای عادی سازی روابط در ماه آگوست مشاهده کرد. ترکی در مقاله ای در الشرق الاوسط نوشت که «هر کشور عربی که چنین اقدامی را در نظر بگیرد، باید بداند که عربستان سعودی قبلاً معنای این مسئله را روشن کرده است: ایجاد یک کشور مستقل فلسطین با پایتختی بیت المقدس در طرح صلح عربی که به ابتکار پادشاه فقید عبدالله فراهم شده است».
عصبانیت ترکی از تمایل آشکار ولیعهد محمد بن سلمان به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل خود را در کنفرانس امنیتی در بحرین در اوایل دسامبر نشان داد. وی در آنجا بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی را به دلیل انتشار خبر دیدار مخفیانه با محمد بن سلمان در خاک عربستان سعودی دروغگو خواند و اظهارات مربوط به آماده شدن عربستان برای عادی سازی را به شدت رد کرد. وی تأکید کرد"هیچ آمادگی از این نوع وجود ندارد."
این اختلافات در شرایطی است که بن سلمان برای جلب حمایت کاخ سفید از کسب تاج و تخت پادشاهی از طریق اتحاد با صهیونیستها، حتی نسبت به گذار از طرح صلح عربی ملک عبدالله نیز ابایی ندارد. حال با توجه به سوابق تاکتیک های بی رحمانه بن سلمان در سرکوب مخالفان و دستگیری شاهزادگان ناراضی از سیاستهایش، این سوال مطرح است که آیا ولیعهد پدرش را کنار زده و ترکی و دیگر اعضای ناراضی خاندان آل سعودی را با ترعیب و فشار وادار به سکوت خواهد کرد؟
در پاسخ به این پرسش اگرچه نمیتوان با قاطعیت از زمان تصمیم بن سلمان برای عادیسازی پرده برداشت اما به نظر میرسد که وی قاطعانه تصمیم به بستن پرونده مسئله فلسطین به عنوان یکی از اولویتهای سیاست خارجی سعودی گرفته است و در این مسیر بن سلمان بیش از آنکه از واکنشها در درون خاندان سلطنتی واهمهای داشته باشد او بیشتر نگران واکنش جامعه عربستان و ملتها و دولتهای مسلمان است.