راز عقبنشینی ناو هواپیمابر آمریکا از خلیج فارس
عقبنشینی ناو هواپیمابر آمریکایی نه ناشی از کاهش سطح خطر برای منافع و نیروهای آمریکا در سالگرد شهادت سردار سلیمانی، بلکه اساساً نتیجه ترس و واهمه کاخ سفید از تنشآفرینی با محور مقاومت بود.
روز جمعه در میان مانورهای هواپیماهای استراتژیک «بی 52» آمریکا و نمایش حضور پررنگ نظامی در خلیج فارس اما به یکباره کاخ سفید تصمیم گرفت تا دستور عقبنشینی ناو هواپیمابر نیمیتز را صادر کند. این اقدام تنها دو روز پس از آن انجام شد که آمریکا بمب افکن های استراتژیک بی 52 را در فراز منطقه به پرواز درآورد و زیر دریایی اتمی «اس اس جورجیا» را نیز به سوی منطقه روانه کرد و همچنین یک هفته پس از آنکه ترامپ لفاظی های تهدیدآمیزی علیه ایران کرده بود.
تحلیلها در مورد علت ارسال این تجهیزات و نیروها به منطقه مختلف بود. مقامات سیاسی و نظامی آمریکایی هدف از این مانورها را «نمایش نظامی جهت یادآوری به تهران مبنی بر پاسخ دهی قاطع آمریکا به هرگونه حمله به بهانه سالگرد کشته شدن (سردار) سلیمانی اعلام کرده بودند».
با این حال واضح و مبرهن بود که سالگرد شهادت سردار سلیمانی تنها پوششی برای مخفی کردن مأموریت اصلی ارسال ناو هواپیمابر و بمب افکن های استراتژیک به منطقه بود زیرا اولاً ایران اعلام کرده است که انتقام اصلی به شهادت رساندن سردار سلیمانی اخراج نیروهای تروریستی آمریکا از منطقه بوده و در مرحله بعد آمران اصلی ترور را طرف انتقام قرار میدهد و ثانیاً مشخص است در شرایطی که نیروهای آمریکایی در آمادگی کامل به مناسبت سالگرد شهادت سردار سلیمانی هستند اصل غافلگیری برای انجام عملیات انتقام جویانه مورد نظر تهران منتفی است.
در این شرایط چند هدف در پشت پرده ارسال تجهیزات نظامی سنگین آمریکا به منطقه از سوی ناظران و تحلیلگران مطرح شد. از یکسو برخی ارسال ناو هواپیمابر به منطقه را در 8 آذرماه و در اوج تنش های انتخایاتی آمریکا را به عنوان تلاشی از سوی تیم ترامپ برای تنش آفرینی با ایران به منظور خنثی کردن اهداف سیاست خارجی بایدن برای بازگشت به توافق هسته ای عنوان کردند.
از طرف دیگر در حالی که پس از توافقات عادی سازی میان امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی، سران تل آویو رویای حضور نظامی در خلیج فارس را در سر میپرورانند اما با هشدارهای جدی مقامات جمهوری اسلامی جرأت چنین کاری را ندارند، گفته میشود ترامپ در روزهای اخر حضور در کاخ سفید تلاش داشت تا تحت پوشش پررنگ کردن حضور نظامی در خلیج فارس امکان حضور زیردریایی رژیم صهیونیستی در آب های نیلگون خلیج فارس را فراهم کند.
در راستای این تنش آفرینی در طول روزهای گذشته حتی برخی از اخبار حاکی از تلاش صهیونیستی- آمریکایی برای انجام عملیات فالس فلگ یا پرچم دروغین بود. برای مثال در حالی که مسئولیت انجام حملات راکتی هفته گذشته به سفارت خانه آمریکا در عراق- آنهم بدون هیچگونه خسارت و یا تلفاتی- از سوی هیچ گروه عراقی مورد پذیرش قرار نگرفت و حتی آن را محکوم کردند، این کاخ سفید بود که به بهره برداری از این رویداد در ایجاد تقابل میان دولت عراق و گروههای حاضر در حشدالشعبی کوشید.
حتی برخلاف ادعاهایی که ارسال ناو جنگی به خلیج فارس را جلوگیری از تنش عنوان میکرد، به گزارش نیویورک تایمز ، کریستوفر میلر وزیر دفاع دولت ترامپ که پس از اخراج اسپنسر بر روی کار آمد، ژنرال مکنزی فرمانده نیروهای آمریکایی در منطقه که مخالف خروج ناوگروه نیمیتز از خلیج فارس بود را برکنار کرد. مکنزی معتقد بود خطر برای نیروهای آمریکایی کاهش نیافته است و نیاز به تداوم حضور ناوگروه وجود دارد. از این حیث باید گفت بازگشت ناو هواپیمابر آمریکا به خانه در واقع عقب نشینی کاخ سفید از اهدافی بود که در سر میپرواند اما جرأت دست بردن به آنها را نیافت؛ و نه مأموریت اعلام هشدار و بازدارندگی علیه ایران و گروههای مقاومت.
در گزارش نیویورک تایمز گفته شده که تحلیلگران نظامی آمریکایی در روزهای اخیر متوجه شده اند که پدافند هوایی ایران ، نیروهای دریایی و سایر واحدهای امنیتی از آمادگی بالاتری برخوردار هستند.
در واقع باید گفت آنها نگران پاسخ دردناک ایران هستند پاسخی نظیر همان چیزی که در پایگاه عین الاسد رخ داد و موشکهای ایران در اوایل سال جاری این پایگاه را ویران کردند و آمریکا نتوانست یچ عکس العملی نشان دهد زیرا می دانست که هرگونه واکنش، هزینهای بسیار گزاف برایش به همراه خواهد داشت و به حضور این کشور در منطقه برای همیشه پایان می دهد. حتی در اوج به اصطلاح نمایش قدرت نظامی آمریکا در منطقه کاروان های نظامی ارتش تروریستی این کشور در عراق یکی پس از دیگری مورد حمله قرار گرفتند و واشنگتن جز ناله و شکایت به دولت عراق هیچ پاسخی نتوانست بدهد.
رژیم صهیونیستی هم که برای جلوگیری از اخراج نظامیان آمریکایی از منطقه به آب و آتش میزند، بویژه پس از سخنان قاطع سید حسن نصرالله در مورد توانمندی نظامی حزب الله و رزمایش موشکی مشترک در غزه، این پیام را دریافت کرد که هرگونه به انداختن جنگ برای این رژیم به منزله پایان و نابودی حتمی خواهد بود و کاخ سفید نیز متوجه شد اینگونه نیست که سرزمینهای اشغالی از تبعات جنگافروزی واشنگتن در امان بماند.
مع الوصف میتوان گفت عقبنشینی ناو هواپیمابر آمریکایی نه ناشی از کاهش سطح خطر برای منافع و نیروهای آمریکا در سالگرد شهادت سردار سلیمانی، بلکه اساساً نتیجه ترس و واهمه کاخ سفید از تنشآفرینی با محور مقاومت بود.