با از دست دادن بزرگترین حامی خود یعنی امریکا، و همچنین با عنایت به موازنهای که یمنیها موفق شده اند در عرصه جنگ ایجاد کنند، سعودیها با اصرار بر تداوم حملات و محاصره یمن مدت زیادی طول نخواهد کشید که در وضعیت اجبار برای عقبنشینی و پذیرش صلح آنهم با شروطی که اینبار یمنیها تعیینکننده آن خواهند بود مواجه خواهند شد
تنها دو روز پس آنکه کاخ سفید سیاست جدید آمریکا در مورد جنگ یمن را اعلام و از قطع حمایت از تداوم تجاوز 5 ساله به این کشور خبر داد، مارتین گریفیس نماینده سازمان ملل در امور یمن راهی تهران شد و همزمان هیئتی نیز از کشورهای اروپایی به عدن سفر کرد.
این سفرها نشان میدهد که تحرکات دیپلماتیک بازیگران داخلی و خارجی اثرگذار بر بحران یمن به شدت افزایش یافته است تا امیدها به پایان جنگ خونین 5 ساله در این کشور فقیر عربی جانی تازه یابد. جنگی که مدتهاست به سمت موازنه قوا میان صنعا و نیروهای ائتلاف سوق یافته و غیرنظامیان بزرگترین قربانیان تداوم آن هستند. این موضوع از بعد دیگری نیز حائز اهمیت است. جنگ یمن که عموماً به عنوان تابعی از روابط مخاصمهآمیز ایران و عربستان در سیاست منطقهای نگریسته میشود، از طرفی خود در مسدود شدن ابتکار عملهای دیپلماتیک برای حل اختلافات میان دو کشور نقش بیبدیلی بازی کرده است.
اذعان به نقش مهم تهران؛ بازگشت به پیشنهادات سازنده ایران
در طول بیش از 5 سالی که تجاوز نامشروع و جنایتآفرینیهای بیرحمانه عربستان و متحدان آن در یمن میگذرد جمهوری اسلامی ایران با محکوم نمودن این تجاوز و حمایت کامل از حق ملت یمن در دفاع از خود در این جنگ نابرابر، همواره بر این موضع اصولی تأکید داشته است که بحران یمن راهحل نظامی ندارد و با درخواست لزوم پایان دادن به تجاوز، حفظ تمامیت ارضی و لغو محاصره غیرانسانی یمن، طرح شکلگیری مذاکرات یمنی- یمنی به دور مداخله خارجی را پیشنهاد داده است. ظریف اواخر فروردین 1394 در نامهای به «بانکیمون» دبیرکل سابق سازمان ملل متحد دیدگاه تهران را اینگونه شرح داد: «جمهوری اسلامی ایران تأکید میکند که این منازعه راه حل نظامی ندارد و تنها راه برقراری صلح و ثبات، ایجاد شرایطی است که همه احزاب یمنی، بدون مداخله خارجی بتوانند دولت وحدت ملی و فراگیر خود را تشکیل دهند». ایران همچنین بارها اعلام کرده بود که حاضر است برای خروج آبرومندانهتر عربستان از جنگ یمن و همچنین به سعودیها کمک کند.
حال در جریان سفر گریفیتس نیز میتوان گفت سیاست کلی ایران در قبال بجران یمن تغییر چندانی نکرده و همچنان معتقد است که باید پیش از هرگونه راهحلی تجاوز متوقف و از طریق لغو محاصره کمکهای بشردوستانه در اختیار ملت یمن قرار گیرد که اکنون علاوه بر مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از جنگ و قحطی، با مشکل شیوع کرونا و دیگر بیماریها مانند وبا دست به گریبان است.
در این میان همانگونه که اعلام قطع حمایت آمریکا از تداوم جنگ یمن سعودیها را در شرایط بغرنجی برای چگونگی پیشبرد جنگ قرار داده است، به طور حتم اگر سازمان ملل و نمایندگان آن رویکرد مستقلانهای در ارائه گزارشات و فشار به قدرتهای شورای امنیت برای محکومیت جنایات عربستان و پایان محاصره اتخاذ کرده بود چه بسا بحران یمن تا این اندازه به درازا کشیده نمیشد و جهان اکنون شاهد چنین بحرانی نبود.
گریفیتس از دیدگاه تهران و صنعا به هیچ عنوان میانجی بیطرف در معادلات بحران یمن نبوده و تقریباً هرگاه که موقعیت سعودیها در عرصه میدانی به خطر افتاده است و یا شکاف در صف نیروهای وابسته به منصور هادی و عناصر شورای انتقالی افزایش مییابد تحرکات دیپلماتیک برای متوقف کردن پیشروی ارتش و کمیتههای مردمی برای آزادسازی مناطق کشور را شدت بخشیده است؛ در حالی که رویکرد جنگطلبانه عربستان عامل اصلی تداوم بحران بوده است.
در طول سالهای گذشته عربستان به موضوع مذاکره تنها به عنوان شیوهای برای مشروعیت بخشیدن بینالمللی به تداوم جنگ و تجاوز در یمن نگاه کرده است و هیچگاه ارادهای واقعی از خود برای حل بحران از طریق سیاسی نشان نداده است. ریاض با اتکا به حمایتهای سیاسی و نظامی کشورهای غربی و استخدام مزدوران کشورهای فقیر عربی همانند سودان، همواره رویکرد جنگطلبی را برای پیشبرد اهداف خود در یمن اتخاذ کرده است و به همین دلیل تمامی ابتکارات صلح را نیز ناکام گذاشته است.
با این حال اکنون با از دست دادن بزرگترین حامی خود یعنی امریکا، و همچنین با عنایت به موازنهای که یمنیها موفق شده اند در عرصه جنگ ایجاد کنند، سعودیها با اصرار بر تداوم حملات و محاصره یمن مدت زیادی طول نخواهد کشید که در وضعیت اجبار برای عقبنشینی و پذیرش صلح آنهم با شروطی که اینبار یمنیها تعیینکننده آن خواهند بود مواجه خواهند شد.