الگوی حزب الله در آزادسازی لبنان ، مبارزه است نه مذاکره و امتیازدهی
پاسخ قوی حزب الله، قدرت و اقتدار اسرائیل را درهم شکست و آن را وتحقیر کرد و درنهایت آن را در مقابل حقیقت امر تسلیم کرد، حزب الله نخستین نیروی عربی بود که توانست اسرائیل را شکست داده و سرزمین لبنان را با قدرت از اشغالگریاش آزاد کند نه با مذاکره و دادن امتیاز.و این الگوی باید از سوی ملتهای اسلامی دنبال شود.
مهدی المولی تحلیلگر عراقی
بدون هرگونه شک و تردیدی اثبات شده است که حزب الله، ناجی و رهاییبخش ملت لبنان، اعراب و مسلمانان است و اگر فداکاری و جانفشانی رزمندگانش که هیچ کس در فداکاری و جانفشانی شبیه آن نیست و عقل انسان سرگردان در فهم و درک ابعاد آن است.
رزمندگان حزب الله، غرور اسرائیل واقتدار دروغین و پوشالیاش را در هم شکستند، رژیمی که خود را قدرتی تصور میکرد که شکست ناپذیر و یک قدرت افسانهای است و توانست تمام ارتشهای حکام عرب را شکست دهد و هر آنچه را که آرزو داشت با غرور و نخوت و تکبر بر آنها تحمیل کند، ولی واکنش و پاسخ حزب الله، غیرمنتظره و ناگهانی بود، پاسخ قوی حزب الله، قدرت و اقتدار اسرائیل را درهم شکست و آن را وتحقیر کرد و درنهایت آن را در مقابل حقیقت امر تسلیم کرد، حزب الله نخستین نیروی عربی بود که توانست اسرائیل را شکست داده و سرزمین لبنان را با قدرت از اشغالگریاش آزاد کند نه با مذاکره و دادن امتیاز.
حزب الله به این ترتیب عزت و کرامت را به اعراب برگرداند و برخی کشورها شروع به برقراری تعامل با این جنبش کردند، هر چند آمریکا و اسرائیل و برخی دولتهای همپیمان آنها با خاندانهای فاسد اشغالگر جزیره العرب و کشورهای عربی اطراف همکاری میکنند که در راس این خاندانها، آل سعود قرار دارد که آمریکا و اسرائیل در مقابل حفظ این خاندانا از خشم مردم جزیره العرب و کشورهای عربی دیگر منطقه مانند گاو شیرده آنها را میدوشند(لقبی که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به رژیم آل سعود داد و آن را به گاو شیرده تشبیه کرد .
آنگاه اسرائیل درک کرد که دیگر قادر نیست به صورت یکجانبه به هر کشور عربی حمله کند، زیرا هرگونه تجاوز، خسارتهای زیاد و شکست غیر قابل پیش بینی برایش به دنبال خواهد داشت وحتی پیش بینی میکرد که چنین جنگی، آن را از صفحه وجود محو خواهد کرد، درست است که این رژیم قادر به شکست ارتشهای عربی است، ولی در برابر حزب الله ناتوان بوده و قادر به رویارویی با این جنبش و سازمانهای مردمی نیست به ویژه اینکه حزب الله، صاحب عزم و اراده و به چالش کشیدن و قدرتی است که ارتش اسرائیل هر قدر هم سلاح و پول داشته باشد، ازاین عناصر بیبهره است.
به همین سبب میبینیم که اسرائیل، شیوه و رویکرد خود را تغییر داده است، این رژیم که در گذشته به تنهایی و به صورت یکجانبه علیه اعراب و مسلمانان جنگافروزی میکرد، به گاوهای شیرده یعنی خاندانهای اشغالگر جزیره العرب و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و در راس آنها خاندان آل سعود دستور داد وحوش وهابی القاعده، داعش و جبهه النصره و دهها گروه دیگر برای دریدن اعراب و مسلمانان به نیابت از اسرائیل برای حمایت از این رژیم و دفاع ازآن گسیل دارد. گفته شده است که بسیاری از علمای یهودی اسرائیل، خداوند را به خاطر خدمتی که آل سعود و وحوش وهابی آنها به آنها میکند و دفاعشان از اسرائیل ، شکر کردهاند. در حالی که اعراب به جان یکدیگر افتادهاند تا جایی که برخی از آنها از دولت و ارتش اسرائیل درخواست کردهاند از خاندان آل سعود که اشغالگر جزیره العرب است، حمایت کنند، چرا که بقای اسرائیل مرهون بقای این گاو شیرده یعنی آل سعود است.
و وحوش آل سعود، تجاوز به کشورهای عربی و اسلامی و دریدن هر شخص و گروهی را که حامی حقوق ملت فلسطین و مخالف تجاوزگری اسرائیل بود، آغاز کردند، آنها وحوش وهابی را به عراق، سوریه و لبنان و دیگر کشورهای عربی ارسال کردند تا به کشتار ملتها و هتک نوامیس و ویران کردن شهرها و از بین بردن تمام آثار تمدنی و انسانی و تاریخی و دینی بپردازند، آنها ابتدا برای سیطره بر سوریه واشغال آن و تبدیل آن به پایگاهی برای وحوش وهابی ارسالی از سوی آل سعود و دیگر خاندانهای فاسد عرب جنگافروزی خود را آغاز کردند و در ادامه لبنان و عراق را هدف قرار دادند.
تا اینکه حزب الله، نیتهای سعودی و وحوش وهابیاش را درک کرد، جنگ در سوریه، جنگ میان ملت سوریه و دولت این کشور نیست، بلکه میان وحوش درندهای است که همه آنها را آل سعود از کانونهای رذالت و جنایت درجای جای جهان جمع آوری و با پول خود آنها را برای سربریدن جوانان سوریه و اسیر کردن زنان این کشور و خاموش کردن هر نقطه نورانی در این کشور و از آنجا رفتن به لبنان، عراق، مصر، تونس و تمام کشورهای عربی و اسلامی اعزام کرد
به همین سبب، حزب الله تصمیم گرفت برای مبارزه با وحوش وهابی و نه برای دفاع ازنظام سوریه بلکه برای دفاع از لبنان و ملت این کشور وارد سوریه شود و توانست مانع اشغال سوریه و سیطره بر آن از سوی وحوش وهابی همچون داعش و جبهه النصره شود، چرا که اگر این وحوش وهابی و درنده موفق به اشغال سوریه میشدند، لبنان لقمه آسانی برای دندانهای این وحوش درنده میشد و جنایات و مصایبی که وحوش وهابی داعشی بر لبنان وارد میکردند بسیار بیشتر از جنایاتی است که در مناطقی از عراق که اشغال کردند، مرتکب شدند و به سربریدن جوانان و اسارت و هتک حرمت زنان و همچنین ویران کردن شهرها دست زدند.
به همین دلیل بود که تمام طیفها و مذاهب لبنان در کنار حزب الله ایستادند و به دیده احترام و تقدس به آن نگریستند و اگر دولت لبنان از موضع حزب الله حمایت میکرد و وارد سوریه میشد و با وحوش وهابی میجنگید، این وحوش قادر نبودند به عراق تجاوز و یک سوم خاک آن را اشغال کنند و به سربریدن جوانان و اسارت زنانش دست بزنند و ما میتوانستیم از سرزمین و ملت خود حمایت کنیم، بله عراقیها توانستند سرزمین خود را آزاد و از لوث داعشیهای وهابی به عنوان وحوش آل سعود از طریق حشد شعبی مقدس و نیروهای امنیتی شجاع و همچنین با وحدت و یکپارچگی خود پاکسازی کنند.
با این حال، این به معنای از بین رفتن خطر داعشیهای وهابی نیست، بلکه امکان بازگشت دوباره مزدوران آل سعود وجود دارد، به همین سبب، عراقیها باید از حزب الله الگوگرفته و شیوه این جنبش را از طریق ایجاد پیمان امنیتی و نظامی «ایرانی، سوری، عراقی، یمنی، بحرینی، مصری، روسی» و تمام ملتهایی در پیش بگیرند که به این آفت ویرانگر یعنی آفت وهابی دچار شدهاند و با قدرت و عزم و اراده راسخ تا نابودی آن و دفن آن برای همیشه به پا خیزند، در غیر این صورت، خطر آن همچنان تا لحظه پاکسازی سرزمینمان از لوث آنها ادامه خواهد داشت.